« عصبانی و غمگین »

 

عصبانیم و غمگین...

آمیختگی این دوتا  درونم معجونی می‌سازه که می تونه در چشم بهم زدنی یه ذی‌مماتِ** کامل  ظاهر کنه.

اگه با هم نباشن میشه یه کم تحمل کرد... اما با هم که باشن دیگه من٬ من نیستم!

می‌خواستم بنویسم دوباره چه گندی به ورقه‌ام زدم اما بعد از دو روز نخوابیدن*٬ چشمام خیلی اذیتم می‌کنن... فقط اومدم عنوانش رو بگم تا بعد مجبور شم کامل بگم...

 

 


* : البته اگه چرت یه ساعته‌ی‌ نشستنکی رو صندلی اتوبوس رو «خواب» حساب نکنم!

** : ذی جنون بهتره!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد