«احمقانه...» (۱)

 

از خودکشی‌های احمقانه‌ی جلبِ توجهی حالم بهم می‌خوره ...

زنگ زده میگه تو نباید یه خبر از من بگیری؟!
می‌گم چطور مگه؟
میگه ۲۶ روز بیمارستان بستری بودم...
می‌گم چرا؟
میگه خودکشی کردم!!

. . .

 

نظرات 4 + ارسال نظر
مرد تنها پنج‌شنبه 17 اسفند 1385 ساعت 10:29 http://www.aayene.blogsky.com/

خوب میدونی که ... توی این مملکت هر چیزی ÷تانسیل مد شدن رو داره ، الان هم خود کشی و این کارار روی بورسه .... منم حالم به هم میخوره ...

من از «خودکشی نمایی»(!) حالم به هم می‌خوره!
خب می‌خوای خودتُ بکشی٬ بکش.. این بازی‌ها دیگه چیه!
خلاصه «گر جهنم می‌روی٬ مردانه رو ...»

دژاوو پنج‌شنبه 17 اسفند 1385 ساعت 17:46 http://dejavuu.blogsky.com

خب به سلامتی!
اما به عرضت برسونم که معمولا کسانی که نمایشی خودکشی می کنن ۲۶ روز توی بیمارستان بستری نمی شن

منم به عرض‌تون برسونم که کسی که تو کمدش سیانور داره ولی مرگ موش می‌خوره٬ بعدش هم زنگ می‌زنه به دوست دکترش تا مثلا ازش خداحافظی کنه و بگه بیاد امانتی‌هاش رو از خونوادش بگیره و از این طریق بهش بفهمونه ماجرا چیه و آخرش هم بهش میگه سم خورده و . . .
اگه ادا در نمیاره پس چیکار می‌کنه!!!؟

دژاوو پنج‌شنبه 17 اسفند 1385 ساعت 20:16

اگه اینارو برای واقعا تظاهر انجام داده فرمایش شما درسته.
توضیحات بیشتر جز‌ء قلقهای کار ما می شه و لو نمی دم!

امان از این لو ندادن‌ها...
چند صباحی‌ست همین ٬گیر کار ماست...

سپیده جمعه 18 اسفند 1385 ساعت 13:31 http://gomshodegan.blogsky.com

به به خانم خاک نهاد
می بخشین سر زده و بی دعوت اومدم وبلاگت!
خوب چرا آدرس نمیدادی خدمت برسیم قبلا؟:)
خیلی از نوشته ها تو خوندم.چرا اینقدر حرف از دلتنگی؟
میبخشی از راه نرسیده فضولی میکنما

[خجالت] ( به توان ۳ !)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد